سفر گرجستان
11 مرداد 93 ساعت 7 عصر از تبریز با اتوبوس به سمت گرجستان (باتومی) حرکت کردیم. سوار اتوبوس که شدیم آیهان تا می تونست کنجکاوی کرد و تمام جاهای اتوبوس رو واررسی می کرد. بعد چند ساعت به زور راضیش کردیم بخوابه. این عکس هم امکانات تمام عیار برای راحتی ایشون می باشد. یه بالش زیر سر ایشون، یه بالش این ور ایشون، یه بالش اون ور ایشون، یه بالش زیر زانوهای ایشون، بلکه تا صبح بخوابن. اما نمی دونستیم که تو مرز قراره چقدر معطل بشیم. جدود ساعت 1.30 مرز ترکیه رسیدیم ولی به دلیل مشکلاتی که سردر نیاوردیم چی بود اتوبوسو دو بار کنترل کردند و بالاخره ساعت 4.30 از اونجا خلاص شدیم و به راه ادامه دادیم. و از شهرهای دوغوبایزید _ آغری _ هراسان _ ارزروم _ تورتوم _ اوزون دره _ آرتوین _ برچکا _هوپا رد شدیم تا به باتومی رسیدیم.
در حدود 20 کیلومتری ارزروم محلی به نام جمیلا هست که معمولا پاتوق اتوبوس های ایرانی است که راننده مارو برای صبحونه اونجا برد و از صبحونه و چای و دستشویی یک لیره ای استفاده کردیم و با انرژی زیاد به مسیر ادامه دادیم.
این هم استفاده آیهان از امکانات اونجا
جاده تقریبا شبیه جاده اردبیل آستارا و چالوس بود و کوههای سنگی خوشگلش حتی توجه آیهانو به خودش جلب کرده بود. توی مسیر چندین دریاچه خوشگل دیدیم. آیهان هم فقط نگران وجود تمساح بود و هر چند دقیقه یکبار می پرسید که تو این آب تمساح پپدا می شه یا نه. اگه ما بریم تو آب تمساح مارو می خوره یا نه.
سارپ مرز مشترک ترکیه و گرجستان
آیهان همون لجظه که کنار دریا رو دید تو اون گیر و ویری به زور می گفت همین الان باید بریم دریا شنا کنیم.
از سارپ یه تاکسی گرفتیم تا ما رو به باتومی و یه هتل برسونه. به پیشنهاد یکی از مسافرها به هتل یشیل وادی رفتیم. شب اول جا نبود به خاطر همین تو یه هتل نزدیک اونجا شبو سپری کردیم و برگشتیم هتل یشیل وادی. هتل خیلی تمیز و زیبایی بود و افراد هتل به زبان ترکی استانبولی مسلط بودند و ما مشکل زبان نداشتیم. این هتل تو خیابون L.asatiani بود. تو باتومی مردا اصلا بلوز تنشون نبود یا اگه یه زیرپوش یا تیشرت هم پوشیده بودند تا بالای سینه لباسو جمع می کردند که شکمهای گندشون خنک بشه و به نظر من تنها چیز ناخوشایند این کشور خوشگل بود
صبحونه روز اول تو هتل yesil vadi، این آلاچیق ها رو از درخت بامبو درست کرده بودن. درخت بامبو تو گرجستان زیاده و باعث شده از بامبوها برای میز صندلی و آلاچیق زیاد استفاده کنند.
فضای شهری باتومی
مرکز شهر باتومی نزدیک دریا بود و تمام خیابونها به طور زیبایی سنگفرش شده بودند.
مجسمه مدآ
در حالی که پشم زرین را در دست دارد در میدانی قرار دارد که اطراف آن را ساختمانهای زیبایی فرا گرفته است و بیانگر روایتی جالب است. در یکی از افسانه های یونان باستان پهلوانی بنام جیسون به دستور پادشاه به یک سفر به ظاهر غیر ممکن فرستاده میشود تا "پشم زرین" را از کولخیس (گرجستان کنونی) به یونان ببرد. جیسون با بزرگترین کشتی آن زمان، آرگو، به سرزمین کولخیس سفر میکند. پادشاه کولخیس، آیتس، که پشم زرین را پنهان کرده بود، دستیابی به آن را مشروط به انجام وظایفی میدانست: جیسون باید گاو وحشی که دارای نفس آتشین بود را رام کرده و با آن زمین را شخم میزد؛ سپس باید دندانهای اژدها را در این زمین کاشته و با مردان جنگجوی زره پوشی که حاصل جوانه این دانهها بودند نبرد میکرد و در آخر باید با اژدهای هوشیاری که از پشم زرین مراقبت میکرد روبرو میشد. جیسون تمام این وظایف را با کمک مدآ، دختر آیتس که عاشق او شده بود به اتمام رسانید. بعد از بدست آوردن پشم زرین، جیسون و مدآ از کولخیس گریخته و با هم ازدواج میکنند.
مجسمه عشق باتومی
این مجسمه های 7 متری کنار اسکله باتومی قرار دارند و با نام مجسمه علی و نینو شناخته می شوند. این مجسمه زن و مردی را نشان می دهد که دور از یکدیگر هستند و بین 8 تا 10 دقیقه به هم نزدیک شده و در هم ادغام می شوند. این مجسمه در اصل داستان زندگی علی پسری مسلمان از آذربایجان می باشد که عاشق دختری مسیحی به نام نینو می شود. علی و نینو به خاطر دین های متفاوت از طرف خانواده ها مورد مواخذه قرار می گیرند و به اجبار از هم جدا می شوند و پس از مدتی دق کرده و دنیای فانی را ترک می کنند. این مجسمه ها از ساعت 9 تا 12 شب روشن بوده و نور پردازی زیبایی در شب های افسونگر باتومی به نمایش می گذارند.
ساحل باتومی
بسیار تمیز است اما شنی نیست و از قلوه سنگهای کوچک و گردی پوشیده شده است.
آیهان با چند درجه پوست تیره شده تو ساحل و جلوی آفتاب
کباب لوله یکی از غذاهای محبوب و بسیار خوشمزه گرجی ها
آیهان خسته کوفته پس از چند ساعت آب تنی تو دریای سیاه
نمای زیبای ساختمانهای باتومی در شب
باغ ملی گیاه شناسی باتومی
باغ گیاهشناسی باتومی در 9 کیلومتری شمال باتومی، در نزدیک روستای Mtsvane Kontskhi قرار دارد و شاید به لحاظ تنوع گونههای گیاهی یکی از بهترین نمونه این باغها در جهان باشد. ورودیه این باغ 8 لاری است و از 6 صبح تا 8 شب باز است و برای بازدید از آن بیش از 3 ساعت زمان نیاز است.
خاچاپوری غذای محبوب گرجی ها ( متشکل از آرد و پنیر و کره و تخم مرغ)
]
خداحافظی با هتل بسیار زیبا و رویایی یشیل وادی
آغاز سفر به تفلیس با جاده های بسیار بسیار زیبا و پر پیچ و با راننده های فوق العاده بی احتیاط که تو این کشور مطمئنا نه سرعت مجاز معنی داره نه سبقت ممنوع
ساعت 11 شب روز سه شنبه تفلیس رسیدیم و به سفارش آقا اصلان صاحب هتلمون تو باتومی، هتل oda رفتیم هتل خوشگلی بود ولی صفاش به پای هتل باتومی نمی رسید، از اونجایی که خیلی از گرجی ها به هیچ عنوان یک کلمه انگلیسی یا ترکی استانبولی هم بلد نبودند برای سفارش صبحانه تو رستوران هتل با هزار مصیبت و اجرای حرکات بالاخره موفق شدیم نون و پنیر را بهشون بفهمونیم . این هم اون صبحونه ای که بعد 10 دقیقه حرکات پانتومیم بهش دست یافتیم.
این هم حیاط رستوران هتل oda
روز چهارشنبه صبح کنفرانس شروع شد که ما فقط از بیرون کنفرانس عکس داریم آخه کلاس گذاشتیم و از داخل عکس ننداختیم
هتل radison blu (رادیسون بلو) یکی از مجلل ترین هتل های تفلیس، محل کنفرانس
خیابونهای مرجان ایشویلی، آغماشنبلی، روستاولی از زیباترین خیابانهای تفلیس هستند که مغازه های خوشگل توش زیاده
از یه مغازه حدود 300 لاری لباس برای آیهان خریدیم. اجناس ترک اصل تو همه مغازه ها پیدا می شد.
ناهار کنفرانس البته باز نتونستم زیاد کامل عکس بگیرم.
کلیسای سامبا
از لحاظ ارتفاع، سومین کلیسای ارتودکس جهان به شمار می آید. ارتفاع کلیسا ۹۷ متر است و دارای یک گنبد مخروطی شکل بر روی ۸ ستون می باشد. جنس گنبد از طلا بوده و از پایین گنبد تا نوک صلیبی که بر روی آن قرار دارد ۷٫۵ متر ارتفاع دارد. این کلیسای عظیم خود متشکل از ۹ کلیسای کوچک می باشد و علاوه بر این، ۵ کلیسای کوچکتر دیگر نیز در طبقات زیرین این بنا واقع شده است. کل فضای این بنا معادل ۵۰۰۰ متر مربع و حجم آن بالغ بر ۱۳۷ متر مکعب می باشد.
داخل کلیسا
برخی از مکانهای دیدنی تفلیس
میدان آزادی تفلیس
میدان آزادی كه پيشتر میدان لنین نام داشت پس از انقلاب رز، آزادی نامگذاری شد. خیابان روستاولی كه از ميدان آزادی آغاز می شود يكی از خيابانهای ديدنی تفليس است. معماری بناهای اين خيابان به سبك روسی و اروپای شرقی می باشد. سالن اپرا تئاتر ، پارلمان قدیم گرجستان ، هتل پنج ستاره تبیلیسی ماریوت و مراکز خرید نيز از بناهای باشكوهی هستند كه در اين خيابان واقع شده اند.
مجسمه مادر
این مجسمه ۲۰ متری از آلومینیوم و به شمایل بانویی گرجی با لباس محلی ساخته شده که در دست راست وی شمشیری به معنای سلحشوری و تهدید دشمنان و در دست چپ، جامی از شراب، به نشانه مهمان نوازی و اسقبال از دوستان قرار دارد.
پل شیشه ای
پل بسیار زیبای aMDL که نماد صلح نیز می باشد بر روی رودخانه کورا در وسط شهر تفلیس طراحی شده است. این پل زیبا را می توان یک سایبان از جنس حلقه های فولادی در نظر گرفت که پانل های شیشه ای اطراف آن هم به عنوان محافظ ها در نظر گرفته می شوند. این پل زیبا به یک اثر تاریخی این شهر تبدیل شده است.
نارین قلعه
باغ وحش و آکواریوم و دریاچه لاک پشتها و پارک آبی و چند جای دیگه هم بودند ولی به دلیل داشتن جنبه تکراری ما نرفتیم .
تفلیس یک بازار خوشگل به اسم تفلیس مال داشت که ما نرفتیم ولی روز آخر از بازار سنتی لیلو (Lilo) که نزدیک فرودگاه بود دیدن و خرید کردیم. بازاری شبیه بازار آستارا بود و قیمتها نسبت به داخل شهر کمی مناسبتر بود. ولی به هر حال برای ایرانی ها قیمتها گران بود. بعد از بازار فرودگاه رفتیم تا عازم تهران و عروسی دختر خاله بشیم.
فرودگاه تفلیس
از اونجایی که آیهان جیگرم سفرهای قبلی رو به یاد نداشت کلی تو هواپیما ذوق کرد و روی ابرها دنبال خدا می گشت که شما می گفتین خدا اون بالاست پس چرا ما رفتیم بالای ابرها ولی خدا رو نمی بینیم.
و اما 93/05/16، بعد از 1:40 دقیقه، اینجا وطن زیبامون ایران و فرودگاه بین المللی امام تهران و آیهان سیاه سوخته خوشحال از اینکه باباجون اومده دنبالمون تا ببره خونه خاله که برا حنابندون فردا آماده بشیم.
در گرجستان
نرخ بعضی چیزا که یادم مونده
کرایه تاکسی از 5 لاری تا 20 لاری
بستنی از 3 لاری تا 5 لاری
آب معدنی کوچک 1 لاری
کرایه باتومی تفلیس برای هر نفر 20 لاری
خاچاپوری 10 لاری
کباب ترکی 7 لاری
کباب لوله 8 لاری